پست ثابتــــــــ✿
روژینای عزیزم....
این بلاگ رو فقط به خاطر تو ساختم.....
تا همه ی داستان های زندگیت رو برات بنویسم و یه روزی خودت وبلاگ رو ادامه بدی..
خیلی خیلی دوستت دارم....
روژینا ی ما
آبان ماه
سال
ساعت ظهر
در بیمارستان
توسط دکتر
قدم به دنیا گذاشت
تولد 8 سالگی روژینــــآ
همین بهانه های کوچکـ(:
و این روزها یی مانده به هشت ساله شدنت، تمام دغدغه هاییت عروسک ها و بازی کردن با آنها است و چقدر شادی و سرگرم میشویی با یک مشت عروسک! و چقدر زیباست همین بهانه های کوچک برای شادی بودن تو همیشه شاد بمان عشق بی همتای من! نازنینم پیشاپیش تولدت مبارک! ...
ورود به ابان ماه 1395
مهر ماه و تعتیلاتش در کنار عمه حمیده عزیزو فامیل!
از دوم مهر ماه عمه حان عزیز همراه با کاک ربین و داده فریشته به اینجا اومدن، از همون روز ها هر روز شلوغ شاد و پر از خنده با فامیل! یک روز یعد از عه جان داده شهین و داده شیدا و کاکا رشی و کاک اکبر عزیز نیز به جمعمان پیوستند و البته داده شهین عزیز و داده شیدا ی که تا آخرین روز بودن با عمه کنارمان بودند هر شب یک مهمانی و کلی ماجرای بامزه. و در طول این روزهای پر مشغله خدا به ما یک تعتیلات عالی بخشید(: یک تعیلات یک هفته ای که منجر شد به گذراندن چند شب در جیرانمنگه و 2 سنندج! *****در ادامه مطلب ناگفته نماند تقریبا در تمام روزها زیلان و آمیار همبا...
تولد نارینو رامان عزیز.....
کلی چیز!(سفر به شمال)
سلآمــــ عزیزمــ کلی چیزا باید بگمــــــ شرمنده خیلی دیر شدها ف اول از همه سفر مون به شمال: چند تا از بهترین دوستای بابا قرار گذاشتن که به هورامان بریم اما متاسفانه جور نشد:( اما به جاش گفتن که میریم شمال پس ما با خانواده های عمو عثمان حامدی و کاک مصطفی بهروش به سوی شمال راه افتادیم! روز 20 مرداد 95 راه افتادیم ساعت 8 و نیم راه افتادیم چون قرار بود همه ساعت 9 ترمینال باشن خیلی هیجان داشتی که قراره 1-2 هفته اونجا بمونیم خلاصه در تمینال همدیگه رو ملاقات کردیم و همونجا بهار دخت...
مدرسه ها
ماجرای باز شدن مدرسه ها و.. در ادامه مطلب سلام روژینای عزیزم خیلی دیر اومد متاسفم اولا که مدارس باز شد بله امسال شما پایه دومی هستی و در کلاس خانم سودابه خوش قدم هستی خوشبختانه ایلین قادی عزیزم بهترین دوست شما هم در همین کلاس هستش دوستای جدیدی هم پیدا کردی که یکیشون بازم اسمش ایلین هستش ایلین محمدی این ایلین خانوم اهل سنندج هستن و الان با شما و ایلین قادی در یک کلاسید و دیگری "مینا محمودی " که شما و مینا شاگرد اولی ها هستید و همه کار ها شما دوتا ...
باغ عمو عطا و عمو رضا
سلام وروجکـ ـ ـ ـ خوب ما دیروز و پری روز رفتیم چناره شب اول باغ عمو رضا برای خواب نموندیم رفتیم روستا شب دوم هم خونه ی عمو عطا واسه شام اما شما که نهار باغ عمو رضا بودی شامم اومدی پایین همراه زیلان خلا...
نویسنده :
ژینا
0:39